اشعار بسیار زیبای خانم زینب(س)

ای مــادر پیـامبـران در مقــامِ صبر

تا حشر، صابـران جهـان را امـامِ صبر

از سن کودکـی سخنت نـوش فاطمه

مثـل حسـین، زینـت آغـوش فـاطمه

سـر تـا قـدم تمـام تجـلای حیدری

زیـن ابـی و زینـب کبــرای حیدری

بیـن دو آفتــاب ولایــت ستــاره‌ای

در چشـم اهـل‌بیت، حسین دوبـاره‌ای

در گفتن ثنای تو طول زمان کم است

بر چون تو شیر زن لقب قهرمان کم است

بایـد نمــاز، سجـده بـرد بر سجود تو

ای پنج‌تن خلاصه شـده در وجـود تو

وقتی که بر خطابه زبان بـاز مـی‌کنی

الحق که مثل فاطمه اعجـاز می‌کنی

وقـت خطابه نطق تو یادآور علی‌ست

در شهر کوفه محمل تو منبر علی‌ست

زهـراست کوثر نبـی و کوثرش تویی

شهر شهادت است حسین و درش تویی

روح الامیـن وحــی خـدا ساربـان تو

خورشیـد نـوک نیـزه شده سایبان تو

بیت‌الحـرام خـاص خــدا کعبـۀ دلت

گردد حسین بر سـر نـی دور محملت

وقتی تو را به حنجـر خونین نگاه بود

دانشگــه مقــاومتت قتلگــاه بــود  

می‌بود اگر به مقتل خون با تو همنشین

ایـوب هم بـه صبر تو می‌گفت آفرین!

کـردی نثـار خون خـدا اشک دیده را

دادی بـه مــا پیــام گلـوی بریـده را

گردیده بود مقتـل خون، حائر حسین

تـو زیـر تازیانه شـدی، زائـر حسین

بر جـای‌جـای تیر و سنان بوسه‌هـا زدی

با جد خـود رسـول خـدا هم‌سخـن شدی





ادامه این شعر...

طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: غلامرضا سازگار،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

طبع مى‏خواهد كه وصف زینب كبرى كند

لیك، قطره  كى تواند صحبت از دریا كند؟

توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است

مرغ بى ‏پَر چون سفر بر عرصۀ عُنقا كند؟

نطق گویا عاجز است از شرح و ذكر وصف او

كى تواند خامه مدح آن ملك ‏سیما كند؟

جد پاكش مصطفى، باب كبارش مرتضاست

مادرش زهرا كه مدحش ایزد یكتا كند

چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یكى

ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى كند

در شهامت ‏بود وارث بر على مرتضى

همت والاى او تفسیر «كَرّمنا» كند

دختر زهرا كه در حجب و حیا و عصمتش

نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا كند

در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن

در عبادت پیروى از مادرش زهرا  كند

درّ دریاى عفاف و گوهر گنج ‏حیاست

عفتش یاد از حیاى مریم عذرا كند

گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را

تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا كند

گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار

گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها كند

گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم

از ته دل ناله و فریاد و  واویلا  كند

گاه هم  گیرد ز دست دختران بى ‏پناه

از خیام سوخته رو جانب صحرا كند

كیست چون زینب كسى كو در دیار كربلا

نالۀ جانسوز او تاثیر در دل ها  كند؟   

كیست چون زینب كه با یك جلوه از نور رُخش

رخنه‏ها در قلب موسى، در دل سینا كند؟

كیست چون زینب كه در راه رواج  دین حق

مو به مو برنامۀ دین خدا اجرا  كند؟

كیست چون زینب كسى كو در ره دین خدا

در جهان دار و ندار خویشتن اهدا كند؟

كیست چون زینب كسى كو با اسیرى خودش

خون پاك كشتگان كربلا احیا كند؟

كیست چون زینب كه با تدبیر مظلومانه‏اش

دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا كند؟





ادامه این شعر...

طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

ای بتول علی نما زینب

دومین عصمت خدا زینب

جامع افتخار آل الله

مرکز اقتدار ها زینب

هر چه خوبی که آفریده خدا

همه حاصل بود تو را زینب

علی دیگر و حسین دگر

آفرید از تو کبریا زینب

حق اُخت الحسین بودن را

خوب آورده ای به  جا زینب

نهضتی کز حسین شد آغاز

تو رساندی به انتها زینب

در رسانیدن پیام حسین

ای تو جبریل کربلا زینب

وارثان قیام عاشورا

همه گویند یک صدا زینب

عدد شصت و نه که هست یکی

در حساب حروف با زینب

زان سبب گفته اند هر کس را

حاجتی هست از تو یا زینب

شصت و نه سکه را به نام شما

به مساکین کند عطا زینب

تا که از پنجۀ خدایی تو

حاجت او شود روا زینب

ای شهادت به صبر تو مدیون

مرد میدان هر بلا زینب

یک زن و اینهمه جوان مردی

مرحبا بر تو مرحبا زینب

نهضت سرخ کربلا چون هست

حاصل رنج انبیا زینب  

ز آنچه کردی که تا بجا ماند

نهضت سرخ کربلا زینب

از تو  و صبر تو سپاسگذار

انبیایند و اولیاء زینب

کعبۀ نهضت حسینی را

مروه عباس و تو صفا زینب

یاد روزی که گرد کعبۀ عشق

داشتی حجه النساء زینب

بود قربانیت دو فرزندت

که در آن عرصه شد فدا زینب





ادامه این شعر...

طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: سید رضا موید،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است

آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است

ایثار و پـاکدامنی و عزم و اقتدار

این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است

حبل المتینِ قافـله سالار عاشقان

تا روز حشر، موی پریشان زینب است

گل زخم‌های پیکر صد پارۀ حسین

آیـات بی‌شمارۀ قرآن زینب است

هر کس که پا نهد به عزا خانۀ حسین

بر او کرم کنید که مهمان زینب است

سرهای نوک نیزه همه دسته‌های گل

تن‌های پاره پاره، گلستان زینب است

آن نیزه‌ای که خصم به قلب حسین زد

زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است

بـا یـاد صبح یازدهم، صبح بی حسین

هر روز صبح، شام غریبان زینب است

وقتی که گفت بـا سپه کوفـه "اُسکُتوا"

دیـدند کائنات بـه فرمان زینب است

وقتی رقیـه را بـه ره شام می‌زدنـد

دیدم حسین، دست به دامان زینب است

یاللعجب مگر که قیامت بـه پا شده

بر نیزه آفتاب درخشان زینب است

مه بـر فراز چرخ چراغ خرابـه‌ها

خورشید نوک نیزه ثناخوان زینب است

روز جزا بـهانـۀ مـا از بـرای عـفو

خون حسین و دیدۀ گریان زینب است

تـا آفتاب بـذل کند نـور خویش را

"میثم" همیشه بندۀ احسان زینب است




طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: غلامرضا سازگار،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

از تماس تازیانه هر تنی آزرده بود

صحنه را عباس اگر می دید بی شك مرده بود

تا غروبِ روز عاشورا خدا خود شاهد است

عمه ی سادات را كوچك كسی نشمرده بود

از همان ساعت كه سقا رفت سمت علقمه

حالِ زینب مثل زن های برادر مُرده بود

خواست در آغوش ِ خود گیرد حسینش را نشد

بس كه تیر و نیزه بر جسم حسینش خورده بود

فكر می كردند نفرین كرده در حالی كه او

دست هایش را برای شكر بالا برده بود

 




طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: کاظم بهمنی،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

خوبان روزگار مسلمان زینبند

دیوانۀ حسین و پریشان زینبند

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

حتما کنیز و پیر غلامان زینبند

در جنت الحسین تمام حسینیان

هستند غرق ناز که مهمان زینبند

مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان

بیچارۀ طنین حسین جان زینبند

هفتاد و چند کشتۀ آقای کربلا

مردان آسمانی گردان زینبند

عباس با تمام جلال و ابهتش

بوده غلام حلقه به گوش و رعیتش

مدیون او کرامت صاحب کمال ها

شد نام او اجازۀ پرواز بال ها

یک شب بدون نافله از عمر او گذشت

این جمله را نوشته خدا در محال ها

کوری چشم خیرۀ ابن زیاد ها

زیباست در نگاه ظریفش محال ها

او مثل مادر و پدرش بی قرینه است

شرمنده می شوند ز وصفش مثال ها

شعرم به درد مدح و مقامش نمی خورد

زینب کجا و بازی این قیل و قال ها

دنیا شوند شاعر او باز هم کم است

مکتب نرفته عالمه ی هر دو عالم است






ادامه این شعر...

طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

استقامت در لغت صبر است و معنا زینب است

 صبرباشد قطره ای ناچیز و دریا زینب است

در جهان آفرینش بهترین زن فاطمه است

بین زن ها بهترین زن بعد زهرا زینب است

زینت دوش نبی باشد حسین بن علی

 آنکه باشد زینت دامان بابا زینب است

آنکه نطق آتشینش کوفه را زیر و زبر

کرد و شد آینده ساز خلق دنیا زینب است

آنکه در تاریخ نامش می درخشد تا ابد

 فارغ التحصیل دانشگاه مولا زینب است

آنکه سر خط جهاد فی سبیل الله را

 با اسارت رفتن خود کرد امضا زینب است




طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: مرحوم زولیده،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

ما ریزه خوار سفره ی احسان زینبیم
مدیون لطف و فضل ِ فراوان زینبیم
بال ملخ به شانه ی چشم فقیر ماست
عمریست مور مُلک سلیمان زینبیم
ما را پیام خطبه ی زینب نجات داد
شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم
پیغمبرانه سینه زنان را بهشت برد
ما قوم دربه در شده، سلمان زینبیم
ما را غلام حلقه به گوشش نوشته اند
فرموده کردگار: «که از آن زینبیم »
ما مثل زلف نیزه نشینان قافله
از کربلا به کوفه پریشان زینیبم
جان می دهیم عاقبت از غصه اش که ما
کشتی شکست خورده ی طوفان زینبیم
در زیر کوه غم به خدا شکوه ای نکرد
حیران و مات ِ عصمت و ایمان زینبیم
با خیمه های سوخته معجر درست کرد
ممنون  ابتکار  درخشان  زینبیم




طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: وحید قاسمی،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
تویی جگرگوشه ی آل کسا
به درک تو فهم رسا، نارسا
چشم علی محو تماشای تو
به جای پای فاطمه پای تو
هیچ گلی ندیده خندیدنت
به غیر لحظه ی حسین دیدنت
دایه ی تو ز کودکی غم شده
قامت غم در غم تو خم شده
کتاب عشق و عقل تألیف توست
مُهر به لب، زبان ز توصیف توست
تو گردش ثبات اهل بیتی
تو مجمع صفات اهل بیتی
دفاع تو، صبر تو، احساس تو
حسین تو، حسن تو، عباس تو
تو برده ای فیض حضور همه
تو بوده ای سنگ صبور همه
روی تو حسرتِ دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتّی به خواب
خاک رهت به عرش پهلو زده
پیش قدِ تو سرو زانو زده
نیست فلک به قدر، هم پایه ات
سایه ی تو ندیده همسایه ات
مدرسه ی تو دامن فاطمه
معلّمی ندیده و عالمه
امّ مصائب تو وزینِ ابی
عقیله ی هاشمیان زینبی
لبت یکی گوی و دو تا نگفته
هرچه شنیده جز خدا نگفته





ادامه این شعر...

طبقه بندی: حضرت زینب سلام الله علیها-مصیبت، حضرت زینب سلام الله علیها-مدح،
برچسب ها: علی انسانی،
نوشته شده در تاریخ شنبه چهارم خرداد 1392 توسط عبدالزهرا

ای تمام علی تمام حسین
معنی کامل قیام حسین
اقتدار تو اقتدار حسین
امام حسين(ع)، يزيد، زينب(س)، ورود اهل بيت(ع) به دربار يزيد، مجلس يزيد، بازگشت اسرا به مدينه ,

تاريخ : پنج شنبه 30 آبان 1392 | 9:32 | نویسنده : قربان مطلبی مایانی |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.