شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف
فکری به حال رنگِ سیاه پرم کنی
زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
باید تو را به پهلوی زهرا قسم دهم
تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی
تو کیستی شریک غم اهل عالمی
در خاک طوس کعبه اولاد آدمی
آن رازها که از همه پوشیده داشتم
تنها به تو گفتم...
تو محرمی...
توو دل یه مزرعه
یه کلاغ روو سیاه
هوایی شده بره
پابوس امام رضا(ع)
اما هی فکر میکنه
اونجا جای کفتراست
اخه من کجا برم
یه کلاغ که روسیاست
منکه توی سیاهی ها از همه روو سیاه ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
توو همین فکرا بودش
کلاغه عاشقونه
یه دلش میگفت برو
یه دلش میگفت بمون
یه دفعه صدایی گفت
تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن تو یه زائری برو....
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده...
گره گشای من،این بار این گره مگشای...
ماییم و اسیر غمت دیگر هیچ
دلداده خاک قدمت دیگر هیچ
ما را همه شوق کفشداری تو بس
در صحن و سرای حرمت دیگر هیچ
فرض کن حضرت رضا(ع) به تو میهمان گردد،
ظاهرت هست چنانکه خجالت نکشی؟!
باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟!
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟!
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟!
پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت داری؟!
آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟!
حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟!
با چنین شرط که در حافظه اش دستی نبری!!
واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران
میتوان گفت ترا شیعه ی اثناء عشری؟!
*کاش که جارو کشی صحن نصیبم میشد*
*دل من خادم مولای غریبم میشد*
*ماییم و اسیر غمت دیگر هیچ*
*دلداده خاک غمت دیگر هیچ*
*مارا همه شوق کفشداریه تو بس*
*در صحن و سرای حرمت دیگر هیچ*
*آمدم ای شاه تو پناهم بده*
*خط امانی ز گناهم بده*
*لایق وصل تو که من نیستم*
*اذن به یگ لحظه نگاهم بده*
*محبوب رضاست هر که دل ريش تر است*
*از کعبه صفاي اين حرم بيشتر است*
*اينجاست طبيبي که ندارد نوبت*
*هر دل که شکسته تر بود پيشتر است*
*خسته، افتاده ز پا، آمده زانو مي زد*
*مشکلي داشت به آقاي خودش رو مي زد*
*مي چکد از سر و رويش عرق شرم*
به خاک،
*مشت ها وا شده و پنجه به گيسو مي زد*
*دامني داشت پر از خاطره تيره و تلخ*
*دست در دامن آن ضامن آهو مي زد*
*بليط ماندن است روي دست من*
*در اين همه مسافر حرم نبود جاي من؟!!*
*رفيق عازم سفر، فقط سلام را ببر*
*سفارش گداي حضرت رضا(ع) را ببر*
*هر چند حال و روز زمين و زمان بد است*
*يک تکه از بهشت در آغوش مشهد است*
*حتي اگر به آخر خط هم رسيده اي*
*آنجا براي عشق شروعي مجدد است*
*دل من گم شد،اگر پيدا شد*
*بسپاريدش امانات رضا(ع)*
*و اگر از تپش افتاد دلم*
*ببريدش به ملاقات رضا(ع)*
*از رضا(ع) خواسته ام تا شايد*
*بگذارد که غلامش بشوم*
*همه گفتند محال است ولي*
*دلخوشم من به محالات رضا(ع)*
*باشد که سلامم به امامم برسانی*
*یک قطره از آن جام هم به ما بچشانی*
*در زاویه تابش طوفان زیارت*
* دریای مرا هم به تلاطم بکشانی*
اینجا هم گفتم چندتا عکس قشنگ براتون بذارم که شاید دلتون هواییه حرم شد؛
برچسبها: عکس , حرم , اشعار , میلاد , باسعادت , آقا علی , ابن موسی , الرضا(ع) ,